ساحل آرامش

در ساحل آرامشم

سه(گراز امنیت)

سومین مطلب درباره گربه منه 

سیاه و زشت , شاید هم غیرقابل تحمل .

گربه من سیاه ترین نوع سیاه بود 

تقریبا توی تاریکی گم میشد و

وقتی که برقا میرفتن تنها راه پیدا کردنش توکل به خدا بود 

هر غذایی رو نمیخورد و فقط سینه مرغ میخورد 

اگه یکم غذاش سرد میشد قهر میکرد و وقتی بهش همراه غذاش ویتامین نمیدادم ، سمتم نمیومد 

نژادش هم دی اس اچ بود که شاید ندونید چه مدلیه ، همون گربه معمولی خودمون 

غذای خشک؟ فقط جوری میخوردش که روش یا ویتامین باشه یا شیر کنارش باشه

این گربه برخلاف رفتارش، حرکاتش ناز نداشت 

تقریبا یه گراز بود تو جلد گربه ، گاز میگرفت ، چنگ میزد ، میپرید روی ادما و

صداهایی از خودش در میاورد که گاها باعث میشد فکر کنم داره سکته میکنه 

اما یه چیز درباره اون متفاوت بود 

اکثرا میگن گربه های سیاه جذب کننده نیروهای بدن 

اما این گربه سیاه شاید گراز من ، به من احساس امنیت میداد ، بعضی اتاق ها به من احساس خطر میدن

، یعنی نمیتونم توی اونا درست نفس بکشم یا بخوابم 

اما وقتی گراز من توی اون اتاق ها بود من احساس امنیت داشتم 

از چند نفر شنیدم نفرین گربه های سیاه بدتر از بقیه گربه هاست و نفرین گربه ها کلا گیرا تر از بقیه موجوداته 

چرا دارم از افعال گذشته استفاده میکنم؟ 

گربه من مدتی پیش از خونه فرار کرد و هیچوقت برنگشت ، کوچه های اطراف رو گشتم و به بعضیا خبر دادم

اگر یه گربه ریقو دیدن به من خبر بدن اما هیچکدوم ، مال من نبودن 

از وقتی گرازِ امنیت ترکم کرده ، دیگه احساس امنیت ندارم 

اگر یه گربه ریقو دیدید بهم خبر بدید 

سیاه ، دراز،، لاغر(اون هرچقدر بخوره چاق نمیشه)و چشمای نارنجی . این مشخصات گراز منه 

+ نوشته شده در پنجشنبه 2 تير 1401ساعت 3:27 توسط ساحل منفرد زاده |